خواص بزاق زالو
در زیر به مهمترین آنزیمها و تركیبات موجود در بزاق زالو میپردازیم :
1 ) هیرودین : در بزاق زالوی پزشكی تركیبی وجود دارد به نام هیرودین كه از انعقاد خون جلوگیری میكند. تركیبات بزاق زالو به عنوان ماده فیبرینولیتیك عمل كرده ، از عمل فیبرین جلوگیری میكند ؛ ضد پلاكت است و از بهم چسبیدن پلاكتها جلوگیری مینماید. امید است در آینده بتوان با شناسایی مولكولی تركیبات بزاق زالو از آن به عنوان درمان بیماریهای ترومبوتیك استفاده كرد. در سال 1884 پروفسور فیزیولوژی دانشگاه ولز به نام جابن هیكرافت به خاصیت ضد انعقادی ترشحات گوارشی زالو پی برد و در سال 1950 فریتس ماركواست از آلمان توانست پروتئین هیدرودین را از زالوی پزشكی جدا كند.
خواص هیرودین :
هیرودین مهمترین ماده ضد انعقاد بزاق زالو است. پروتئینی متشكل از 65 اسید آمینه است و ردیف اسیدهای آمینه آن با تكنیك PCR مشخص شده است. خاصیت ضد انعقادی هیرودین قوی تر از هپارین است. عمل هیرودین به وسیله عوامل دیگر موجود در زالو مانند همنتین و آنتی استاتین تقویت میشود. فعالیت هیرودین را از روی خاصیت ترومبین آن بیان میكنند. امروزه فرم نوتركیب هیرودین به نام لیپرودین سنتز شده است. هیرودین توانایی زیادی در ممانعت از انعقاد خون دارد به طوری كه چند قطره بزاق دهان زالو قادر است مقدار زیادی خون را به صورت مایع نگهدارد و مانع انعقاد آن شود ( با آزمایشی كه به صورت تجربی بر روی خون مكیده شده توسط زالو انجام شد زمان لخته شدن خون به بیش از 6 ساعت افزایش یافته بود ).
وقتی كه خون با لبه بریده بافت تماس حاصل می كند فاكتور 12 یا هاگمن فاكتور فعال میشود. متعاقب فعال شدن این فاكتور انعقادی یك سری آنزیمها از جمله آنزیم پروتئاز ترومبین فعال میشود این آنزیم سبب تبدیل فیبرینوژن به فیبرین میشود و فیبرین به صورت رشتههای كلاف مانند ، محل بریدگی را میبندد و مانع خونریزی میشود و خون را منعقد میكند. هیرودین به صورت خیلی اختصاصی و قوی از فعالیت آنزیم پیروتئاز ترومبین جلوگیری میكند و مانع انعقاد خون میشود. فیبرینوژن یك مولكول دایمر است و دو محل اتصال ( FG ) یا ( Binding sites ) برای رسپتور پلاكتهای فعال شده دارد. ( Gp116-111a ) این محل اتصال میتواند سبب اتصال پلاكتها و ایجاد تجمع پلاكتی كند. احتمالاً هیرودین مانع اتصال دور رسپتور ( Fg/Gp ) می شود و از این طریق مانع انعقاد خون می شود از تجمع پلاكتها جلوگیری می كند. اتصال پلاكتها در داخل عروق میتواند مرجع به تشكیل پلاكتهای عروقی و انسداد عروق شود.